چکیده :
ترجمه ماشینی:
این کتاب بیان مجدد قابل توجهی از نظریه سکولاریزاسیون را ارائه می دهد و دین را به عنوان رو به زوال با پیشرفت "امنیت وجودی" از طریق مدرن سازی و توسعه انسانی ارائه می دهد.
در طول راه، این استدلال به طرز جالبی با یافتههای تجربی قوی «نظریه اقتصادهای دینی» استارک و فینکه در تضاد است، به گونهای که پاسخی از آنها میطلبد.
نقاط قوت (و شاید ضعف کتاب، از برخی جهات) دیدگاه فراملی و داده های نظرسنجی آن است که در جامعه شناسی دین بسیار نادر است (اگرچه برخی نسبت به قابل اعتماد بودن بررسی ارزش های جهانی شک دارند) و تلاش آن برای انجام جدی آزمون تجربی فرضیه های استنباط شده از نظریه های مهم.
این کتاب از بسیاری جهات مهم است، اما توجه داشته باشید که با تعدادی نقص ظاهری نیز به خطر میافتد: 1.
این کتاب عمدتاً از دادههای مقطعی برای طرح ادعاهایی درباره تغییرات تاریخی استفاده میکند.
2.
شاید به اشتباه تأثیرات همگروهی را به جای تأثیرات سنی در تحلیل های نسلی خود فرض می کند.
3.
در واقع حتی به طور مستقیم متغیر کلیدی خود یعنی امنیت وجودی را اندازه گیری نمی کند، بلکه بر معیارها و استنباط های غیرمستقیم تکیه می کند.
4.
از لحاظ نظری مکانیسمهای روانشناختی اجتماعی را که منجر به افزایش امنیت وجودی به سوی سکولاریزه شدن میشود، به خوبی توسعه نمیدهد، و خواننده را وا میدارد تا ارتباطاتی را که این اتفاق را میسازد تصور کند.
5.
انواع عمده جوامع مورد تجزیه و تحلیل نیز به شدت با انواع مختلف ادیان همبستگی دارند (پساصنعتی به شدت پروتستان، کشاورزی به شدت غیرمسیحی است)، که تحلیل همیشه به خوبی آنها را کنترل نمی کند.
6.
بر «عمومی توده ای» ملل مختلف، با تکیه بر ابزارهای حساب شده ملی، با توجه اندک به تنوع و پیچیدگی بالقوه مهم در مواردی که برای بحث کلی اهمیت دارند، تمرکز می کند.
7.
ما دلایل بسیار خوبی برای شک داریم که معیارهای نظرسنجی مورد استفاده واقعاً در تمام سنتهای دینی تجزیهوتحلیلشده به خوبی کار میکنند - به عنوان مثال، آیا یک سؤال نظرسنجی در مورد حضور در کلیسا یا نماز واقعاً میتواند مقایسه بین مثلاً بنیادگرایی آلاباما، شینتوئیسم ژاپنی و هندی را تسهیل کند.
هندوئیسم؟ - در واقع ابزارهای بسیار صریح 8.
کتاب از لحاظ نظری اهمیت فرهنگ را تشخیص می دهد، اما به سختی به فرهنگ در تحلیل خود اشاره می کند، به جز ایجاد متغیرهای ساختگی رگرسیون برای انواع مذهبی مختلف، که به سختی به تحلیل فرهنگی توجه می کند - فرض می شود اینها محدودیت های انجام است.
تحقیق از یک آزمایشگاه کامپیوتر 9.
برخی از نوشته ها نشان دهنده عدم آشنایی واقعی با دین به عنوان یک پدیده انسانی فی نفسه است (به عنوان مثال، صفحه 241 در مورد "کلیساهای انجیلی بنیادگرا" صحبت می کند، که هر کسی که تاریخ دینی آمریکا را می داند باید آن را بداند منطقی نیست) .
10.
پیوند قوی دین با ناامنی وجودی، حداقل برای این خواننده تقلیل گرایانه و دو بعدی به نظر می رسد.
نویسندگان برخی از این مشکلات را تشخیص می دهند، اما شناخت آنها آنها را برطرف نمی کند.
بنابراین، کتاب دارای نقصهای بالقوه قابل توجهی است، اما من فکر میکنم همچنان صدای مهمی در بحثهای جاری است و بنابراین هنوز ارزش خواندن دارد.
با وجود نقصهای آن، بسیاری از همبستگیهای تجربی ارائه شده واقعاً چشمگیر هستند و نیاز به توضیح دارند.
و شواهد تجربی در مورد جوامع پس از شوروی و اسلام و دموکراسی بسیار جالب است.
شخص مشتاقانه منتظر پاسخ استارک و فینکه به حمله این کتاب به پارادایم/نظریه آنها است.
this book presents a significant re-statement of secularization theory, framing religion as declining with the advance of "existential security" through modernization and human development.
along the way, the argument interestingly contradicts with strong empirical findings stark and finke's "religious economies theory," in a way that will demand a response from them.
the book's strengths (and perhaps weakness, in some ways) are its cross-national perspective and survey data, which are all too rare in sociology of religion (although some are skeptical of the reliablity of the world values survey) and its attempt to seriously empirically test hypotheses deduced from significant theories.
this is an important book in many ways, but note that is also compromised by a number of apparent flaws: 1.
it uses mostly cross-sectional data to make claims about historical changes.
2.
it perhaps wrongly assumes cohort rather than age effects in its generational analyses.
3.
it does not actually even directly measure its key variable of existential security, but relies instead on indirect measures and inferences.
4.
it does not well develop theoretically the social psychological and cognitive mechanisms that would lead increased existential security to secularize, leaving the reader to imagine the connections that would make that happen.
5.
the major types of societies analyzed are also strongly correlated with different kinds of religions (post-industrial are heavily protestant, agrarian heavily non-christian), which the analysis does not always control for well.
6.
it focuses on the "mass publics" of various nations, relying on calculated national means, with little attention to potentially important diversity and complexity within cases that matter for the overall argument.
7.
we have very good reason to doubt that the survey measures used really work well across all religious traditions analyzed--e.g., can one survey question about church attendance or prayer really facilitate comparison across, say, alabama fundamentalism, japanese shintoism, and indian hinduism?--very blunt instruments, indeed.
8.
the book theoretically recognizes the importance of culture, but hardly touches on culture in its own analysis, other than creating regression dummy variables for different religious types, which is hardly attending to cultural analysis well--one supposes these are the limits of conducting research from a computer lab.
9.
some of the writing reflects a lack of genuine familiarity with religion as a human phenomenon per se (e.g., pg.
241 talks about "fundamentalist evangelical churches," which anyone who knows american religious history ought to know doesn't make sense).
10.
the strong linking of religion to existential insecurity seems reductionistic and two-dimensional, at least to this reader.
the authors do recognize some of these problems, but recognizing them does not fix them.
thus, the book has significant potential flaws, but i think still is an important voice in an ongoing debate and is thus still worth a reading.
despite its flaws, many of the empirical correlations presented are truly impressive and need to be explained one way or another.
and the empirical evidence on post-soviet societies and on islam and democracy is very interesting.
one looks forward to stark and finke's reply to this book's attack on their paradigm/theory.